معنی هراس انگیز در فرهنگ فارسی عمید

آنکه یا آنچه سبب بیم وهراس شود

معنی هراس انگیز در لغت نامه دهخدا

ترساننده. ترس آور. ترسناک. هراسناک. (یادداشت به خط مؤلف)

آنکه ایجادترس کند، ترسناک هراسناک

خوف انگیز، خوفناک، دهشتناک، رعب انگیز، مخوف، مدهش، وحشتناک، وهمناک، هول انگیز، هولناک

فرهنگ فارسی عمید

لغت نامه دهخدا

فرهنگ لغت هوشیار

فرهنگ فارسی معین

فرهنگ واژه فارسی سره

فرهنگ واژه مترادف متضاد

(یِ خوا / خا)

آنچه یا آنکه در آدمی هوسی پدید آرد. موجب هوس. مشهی

شهوت انگیز، شهوتبار، شهوتناک، هوس آلود، هوس آمیز، هوسبار، هوسناک